نور سیاه

ادبی عرفانی طنز وهر چرت و پرت دیگه که بخواهید

نور سیاه

ادبی عرفانی طنز وهر چرت و پرت دیگه که بخواهید

عییییییدها

یامقلب القلوب والابصار

یا مدبرالیل ونهار

یا محول الحول ولاحوال

حول حالنا الا احسن لحال

با آرزوی 12 ماه شادی 52 هفته خنده 365 روز سلامتی 8760ساعت عشق 525600دقیقه برکت 315300ثانیه دوستی سال نو به تمام دوستای گلم درتمام دنیا ممممممبببببببببباررررررررررررک.

بچه ها فردا فردا عیده برای منم دعا کنید توروبه خدا منم دعا کنید.

باشه منم شما رو دعا میکنم.

البته گر لیاقت این کارو داشته باشم.

امیدوارم سال خوب ، بی دردسر ، سالم ، باب دل ، با آرزوهای قشنگ وبدون بیماری و دنگ وفنگ داشته باشید.

من خییییییییلییییییییییی دوستون دارم.

 

مریضی

سلام دوستان من رو ببخشید چند روزی نبودم

ساعت 6 صبح روز یکشنبه مورخ 19/12/86یک دل درد عجیبی من رو گرفت اولش گفتم خوب الان درست میشه ولی نه این تو بمیری از اون تو بمیری ها نبود بابام گفت پاشو بریم بیمارستان محل خودمون که به (کششششتارگاه امام حسن مجتبی (ع) ) معروفه خلاصه من درد می کشیدمو اونها هم لفت می دادن خلاصه تا آزمایش بدیم و جواب آزمایش بیاد شد ساعت 8 حالا درد بیشتر شده بود به پدرم گفتم که دکتر عمومی جواب آزمایش رو دید پدرم گفت آره دکتر گفتش مشکوک به آپاندیسه وباید بایستیم دکتر جراح تا( نیم )ساعت دیگه میاد نیم ساعت شد ساعت 30/10ومن بیچاره داشتم می موردم وتمام دلم درد می کرد دکتر جراح اومد اون هم جواب آزمایش رو نگاه کرد و گفت آپاندیسه وباید عمل شه گفتیم خوب عملش کن گفت تشکیل پرونده بدین تا بیام برای عمل من رو بردن طبقه بالای کشتار گاه تا لباس جراحی بپوشونن دیدم توی یک اطاق شاید3متردر 4 متر 6 تا تخت رو تنگ هم به هم چسبوندن وخیلی کثیف و بدبو .حدود ساعت 11بود ودل درد من کم شده ودرد به سمت قسمت آپاندیسم کشیده می شد . پیش خودم گفتم هر چه قدر هم کثیف باشه عیبی نداره فعلا دکتر عملم کنه تا بعد داماد ما رفت تا به دکتر بگه کمی زودتر آماده بشه اما دکتر رفته بود مطب خودش داخل شهر داماد ما رفت دنبالش و وقتی اومد گفت دکترجراح آقای رزم آور گفت آولا من با بیمه تامین اجتمایی کاری ندارم دوما 000/300تومان بیارید بریزید به حساب من تا من بیام برای عمل شانس رو داشدین خلاصه برادرم گفت که تا ما پول رو بریزیم به حساب وتوی این کثافت بازار بخواهیم اکبر رو عمل کنیم که چی آپاندیسش شاید خوب شه وبعد ازبهبودی صد نوع بیماری جدید بگیره میریم بیمارستان البرز کرج خلاصه رفتیم اونجا و دوباره آزمایش و دوباره دکتر ودوباره اطاق بستری برای عمل و دکتر زید که تحصیلاتش رو توی آمریکا وعربستان تموم کرده بود اومد برای عمل من راستش من اصلا از این عمل نمی ترسیدم چون یکبار در سن 6 سالگی عمل فت انجام دادم با دکترو متخصص بیهوشی و کمک  ها رفتیم اطاق عمل من که زبان کوچیکم ورم کرده بود جلوی تنفسم رو می گرفت این موضوع رو با دکتر در میان گذاشتم متخصص بیهوشی گفت بیهوش کردن من خطر ناک به همین دلیل یک آمپول بیهس کننده از کمر ودر قسمت نخاء به من بیچاره زدن که خیلی دردر داشت هنوز خوب پاهام سر نشده بود که دکتر جون تیغ جراحی رو کشید روی پوستم من فهمیدم وسوخت وشروع کرد به بلند کردن پوستم اونجاشم فهمیدم اما بعد از این که بیهس شدم کمی با دکتر ودستیاراش در مورد پرسپولیس واستقلال بهس کردم چون فقط من و دکتر پرسپولیسی بودیم و بقیه اس اسی بودن خلاصه در حین انجام عمل خوابم برد و وقتی بیدار شدم دیدم از اطاق عمل دارن میارنم بیرون تعریف از خودم نباشه ولی من بخاطر قوای جسمانی خوبم از دیگر هم بخشیهام که اونها هم عمل آپاندیس کرده بودن خیلی زود تر راه اوفتادم تازه برای من آپاندیس حاد بود یعنی نزدیک بوده بترکه ودکتر هم وقتی داشت عمل می کرد به من گفت آپاندیست چقدر بزرگه ونزدیک بوده بترکه خلاصه من تا روز22/12/86 یعنی چهار شنبه توی بیمارستان بودم تا این که ساعت 11 صبح ترخیص شدم وحالا اومدم خونه وحالم همشکر خدا خوبه . ببخشید سرتون رو درد آوردم حالا اتفاق هایی که توی بیمارستان برای من افتاده بود رو مثل اینکه من 3 روز کامل چیزی نخوردم حتی 1/3لیوان آب رو نگفتم نوروز خوبی رو براتون آرزو دارم.

تسلیت

فرارسیدن وفات پیامبر خاتم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی

 (ع) وشهادت امام علی ابن موسی الرضا (ع) بر تمام عاشقان

 آن حضرات تسلیت باد.



 

شیعه سنی اسرائیل

نظر شما در باره ی حقیقت این کاریکاتور که در

حال حاضر مورد توجه افکار عمومی جهان واقع

شده چیه؟

دوست داری با کلاس بشی

دوست داری "با کلاس" بشی ؟     


 
اگر شصت پای شما زیر اجاق گاز گیر کرده و شما ان را باند پیچی کرده اید هر گاه علت آن را از شما جویا شدند باید جواب دهید : "موقع تکان دادن پیانوی بابام پام مونده زیرش

 
اگر صورت شما بر اثر جوشکاری زیر آفتاب سوخته باید بگویید : از اسکی آخر هفته نمی تونم بگذرم

 
اگر به خاطر تک چرخ زدن با موتور براوو جلوی مدرسه دخترانه به زمین خورده اید در جواب باید بگویید : با موتور هزار داداشم تو جاده چالوس تصادف کردیم

 
اگر انگشت دست شما به ماهیتابه پیاز داغ چسبیده علت آن را چنین بیان کنید : دیشب با قهوه جوش اینجوری شد

 
اگر بر اثر ضربه ی چکش ناخن شما شکسته باید بگویید : "به سیم گیتارم گیر کرده

 
اگر بر اثر زد و خورد در صف روغن کوپنی زیر چشم شما کبود شده جوابتان این باشد : "چند روز پیش توپ تنیس به صورتم خورد

 
اگر صورت شما بر اثر خوردن خرمای خیرات و چای و شیرینی مملو از جوش شده علتش را چنین وانمود کنید: "که خواهرتان از هلند شکلات زیادی اورده است

 
اگر مینی بوس شما در جاده خاکی چپ کرد و حسابی مجروح شدید بسیار عصبانی بگویید : "الکی می گن زانتیا ایربگ داره 

 
اگر کف دست شما به قوری سماور چسبید بگویید:"حواسم نبود میله ی شومینه زیادی داغ شد

 
اگر موها و ابروهای شما در چهار شنبه سوری سوخت جواب دهید:"بچه همسایه را از میان شعله های آتش بیرون کشیدم